همداستان - چگونه آدمی همانگونه میشود که هست!

تو عمری با سکوت خود مرا آزار می دادی ، صدایت میزنم حالا برای مردم آزاری :رجا

همداستان - چگونه آدمی همانگونه میشود که هست!

تو عمری با سکوت خود مرا آزار می دادی ، صدایت میزنم حالا برای مردم آزاری :رجا

تفاوت عام و خاص با مطلق و مقید

بنام خدا

گفتیم عام آن کلامی است که بر تمام افرادش صدق و دلالت کند .

مطلق هم :لفظی است که قابلیت دلالت داشته باشد بر تمام افرادی که تحت آن لفظ می توانند قرار گیرند بدون قید .

پس بین عام و مطلق شباهت بسیاری وجود دارد لفظ مطلق بر کلیه افراد و مصادیق خودش دلالت می کند ،عام نیز دقیقا به همین شکل عمل می کند.برای روشن شدن مشابهت ها و مفارقت های عام و مطلق مثال شایعی را ذکر می کنیم :

عام : اکرم العلماء= همه علماء را اکرام کنید

مطلق: عالم را اکرام کنید

در دو مثال بالا ظاهرا اختلافی وجود ندارد اما از نظر قواهد علم اصول ،عام و مطلق دارای دو بحث جداگانه هستند :

علمای علم اصول در مورد تفاوت بین عام و مطلق گفته اند:دلالت عام بر افراد خودش به وضع واضع است یعنی بالوضع است اما دلالت مطلق بر افراد خودش بالوضع نبوده بلکه بالعقل است.مثلا در جمله همه علماء را اکرام کنید

لفظ همه و استعمال علماء به صیغع جمع مفید این مساله و نشان دهنده این است که منظور گوینده امر به احترام و اکرام کلیه مصادیق تحت شمول عام یعنی همه علماء می باشد .این عموم و اشتمال بر مصادیقش از سیاق کلمات و ترکیب اونها که متوقف به وضع واضع است دانسته می شود در حالیکه در اطلاق این گونه نیست مثلا در جمله : عالم را اکرام کنید ،کلمه عالم بصورت اسم جنس نکره (نکره) استعمال شده است و در جمله لفظی از ادات عموم مانند کل ،همه و تمام و هیچ آورده نشده تا با دلالت آنها بگوییم مطلق تمام مصادیق و افراد متعلق خود را شامل می شود ولی با ترتیباتی که اصولیئین گفته اند کما اینکه در بحث مقدمات حکمت در مباحث آینده بیان خواهد شد از الفاظ مطلق شخص مخاطب بالعقل استفاده شمول می نماید.بدین معنا که با یک برداشت عقلی و با استخدام اموری بنام مقدمات حکمت لزوم اکرام و احترام (شمول مطلق بر افراد خودش) نتیجه گرفته می شود. منظور از مقدمات حکمت اجمالا این است که شرایطی وجود دارد که شنونده در صورت بکاربستن آنها و با اجتماع شرایط خودش از لفظ استفاده اطلاق (اشتمال مطلق بر تمام افراد و مصادیق خودش را ) می نماید .

مطلق و مقید مانند عام و خاص هستند؛ با این فرق که دلالت عام بر افراد و مصادیق خودش به وضع بوده، و اشتمال و دلالت مطلق بر افراد خودش، به مقدمات حکمت.

برچسب :

تفاوت اطلاق و تقیید و عموم و خصوص و عام و خاص با مطلق و مقید 


رضا رجبی (رجا) دانشجوی حقوق دانشگاه جامع علمی کاربردی جهاد دانشگاهی مشهد

 

 

لفظ مشترک (اصول فقه 1)

این وبلاگ برای اعضای گروه حقوق دانشگاه جامع علمی کاربردی قرار داده شده و قصد داریم تا دروس را به جهت مرور و تکرار در آن قرار دهیم . تا هر کدام از دوستان که نقد یا نظر یا اشکالی داشتن در گروه یاد آور شوند . ابتدا با درس اصول فقه می آغازیم .

مقدمه

 علم  اصول فقه علمی است که به استنباط احکام شرعی از ادله تفصیلیه می پردازد و ادله تفصیلیه همان ادله اربع که امامیه قبول دارند یعنی کتاب- سنت- اجماع و عقل می باشد.

حال می خواهیم در این درس یاد بگیریم که لفظ مشترک چیست ؟ 

اول از همه به شما بگوییم لفظ چیست ؟ مرحوم ابن مالک در الفیه خود می گوید 

کلامنا لفظ مفید کاستقم      و اسم و فعل ثم حرف الکلم 

یعنی کلام ما (کلام نحویون) لفظ است . لفظ دوال اربعه را از تعریف خارج می سازد مانند خطوط - عقود- نصب و اشارات 

پس معلوم می شود مراد از لفظ لفظی است که مفید معنایی باشد یعنی کلمه بنابراین از لفظ دیز هیچ معنایی به ذهن متبادر نمی شود.


مشترک لفظی چیست ؟ 

گاهی اوقات واضع یک کلمه را برای چند معنای متعدد و جدا جدا از هم وضع می کند و قرار می دهد مشترک بر دو قسم است: مشترک لفظی و مشترک معنوی. مشترک لفظی فی الواقع به معنی متعدد بودن معنای حقیقی برای یک لفظ در یک زبان است.  پس طبق تعریف ما کاربرد مجازی خارج گردید.مانند عین؛  که در زبان عربی معانی متعدد دارد، این معانی با هم اشتراک معنایی ندارند و حقیقت هر کدام از آنها  از یکدیگر جدا می باشد. تعیین نمودن معنایی که مراد گوینده را در بر گیرد و به ما برساند در اشتراک لفظی نیازمند قرینۀ معینه است.  با قرینه می فهمیم که کدام معنا مقصود گوینده بوده است .

مانند اینکه بگوییم : من تشنه هستم شیر بیاور... تشنگی در اینجا قرینه ای است که ما را به یکی از معانی حقیقی شیر که شیر خوردنی است رهنمون می سازد .

اما هر گاه شخصی بگوید : بریم شیر ببینیم . از دیدن که قرینه باشد به این نتیجه می رسیم که مقصود متکلم شیر جنگل است نه شیر خوردنی و شیر آب . پس مشترک لفظی وضع متعدد دارد . یک بار وضع شده است حقیقتا در معنای فلان و یک بار وضع شده است در حقیقت به معنای دوم و سوم الی آخر.  عین در زبان عربی یک بار وضع شده است برای چشم - یک بار وضع شده است برای چشمه - یک بار وضع شده است برای طلا الخ ... شیر در زبان فارسی یک بار وضع شده است برای شیر خوراکی - یک بار وضع شده است برای شیر جنگل و یک بار وضع شده است برای شیر آب . پس هر زمان بخواهیم بدانیم که کدام معنای حقیقی از لفظ مشترک اراده شده نیاز مند قرینه هستیم .

اشتراک معنوی، به معنای تعدّد و کثرت مصادیق افراد معنای حقیقی لفظ است مانند لفظ‌ انسان و آب که اولی مشترک معنوی بین زید و بکر و خالد است. یعنی انسان یک معنای حقیقی دارد، ولی مصادیقش زیاد و متکثر است. آب یک معنای حقیقی دارد اما افراد و مصادیق گوناگون دارد به آب چشمه آب می گوییم به آب دریا آب می گوییم و به آب شیر هم آب اطلاق می شود. پس مصادیق آب متعدد و متکثر است . واضع فقط یک بار انسان را در معنای حقیقی برای ابناء بشر وضع نموده اما مصادیقش مانند آمریکایی - سفید پوست و سیاه پوست فراوانند . پس کثرت وضع فقط در مشترک لفظی اتفاق می افتد که واضع لفظ را برای چند معنای حقیقی وضع نموده است.

امیدوارم این مطالب را مفید یافته باشید . اگر این مطالب را مفید یافتید در اشتراک گذاری آن با دوستانتان جدا جدا کوشا باشید.

با تشکر- رضا رجبی (رجا)

دانشجوی حقوق - دانشگاه جامع علمی کاربردی مشهد 

09159129064 برای تدریس خصوصی تمام دروس تخصصی حقوق کافیست تماس بگیرید . 

در خدمت شما خواهیم بود.